چطور عشق را در دکوراسیون خانه پخش کنیم؟!
خانه شما با وسایل ضروری کامل شده؛ بله، ظاهرا کامل است و به لحاظ چشمی چیزی کم ندارد اما به لحاظ احساسی ...
خانه شما قرار است تصویری عینی باشد از سلیقهتان. بنابراین کپی برداری از سیاق دیگر طراحیها که آگاهی نسبت به آنها ندارید یک اشتباه محض است. در کلیات که همان ضروریات هر خانهای هستند همه ما وجوه اشتراکی داریم اما در پرداختن به جزئیات میتوان با شخصیسازی برای هر خانهای هویتی مستقل و البته منطبق با سبک زندگی صاحبش تعریف کرد. در همین مورد است که اهمیت اکسسوارها چند برابر میشود. تابلوهایی که روی دیوار میروند، آباژوری که گوشهای از خانه مینشیند و کوسنهایی که ظاهر مبلمان را رونق تازهای میدهند، گلدانهایی که اطراف خانه دلربایی میکنند، کتابخانهای که یک گوشه با اقتدار ایستاده و خودنمایی میکند، خلاصه هر وسیله دیگری در قالب اکسسوارهای خانه میتوانند این شخصیسازی را برای شما به بهترین نحو ممکن انجام دهند قابل اهمیت هستند.
در را باز میکنی و میآیی داخل؛ بعد در را پشت سرت میبندی. همین که در را پشت سرت میبندی یعنی هر چیزی را که از صبح، یعنی همان وقتی که از خانه بیرون زدی جا گذاشتهای همان جا برای بقیه روزهایی که در راهند. حالا تویی و خانه، بدون هیاهوی شهر، کار، ترافیک، بحث، تنه خوردنهای ناگهانی در بین جمعیت پیاده خیابانهای شلوغ! اینجا خانه توست؛ خانهای که دربارهاش یک "باید" وجود دارد. خانه تو باید موطن امن و امانت باشد. فرقی هم نمیکند چه اندازهای دارد؛ یک سوئیت، یک آپارتمان نقلی یا یک پنت هاوس عریض و طویل. مهم این است که با هیچ کجای دنیا عوضش نکنی چون مهر خودت پای این خانه خورده. موضوع به همین سادگی است، خانه تو باید امنترین و راحتترین و دلخواهترین مکان زندگیات باشد آن هم بیچون و چرا! جایی که وقتی داخلش میشوی یک خاطر جمعی تمام و کمالی تمام وجودت را لبریز کند.
همه ما درباره کلیات خانه که میتوان بخشی از آن را در دکوراسیون و طراحیاش تعریف کرد آگاه هستیم. ما در خانههایمان به ضروریاتی نیاز داریم که به عنوان وسایل اولیه و مورد نیاز برای زندگی راحتتر شناخته میشوند. نمیتوانیم یک آشپزخانه را بدون اجاق گاز و یخچال تصور کنیم. دوره شستشوی لباسها با دست خیلی وقت است که تمام شده پس ماشین لباسشویی هم به این لیست ضروریات اضافه شده. اینروزها خیلیها ماشین ظرفشویی را هم در جمع این ضروریات جا دادهاند. اغلب قریب به اتفاق ما اینروزها در خانههایمان مبلمان و میز و صندلی داریم؛ فرشهایی که بنا به تمکن مالی و البته سلیقه محصول گرههای زیبای دستیاند و یا کار ماشینهای فرش بافی. کلیات همینها هستند با کم و زیادهایی که شاید در حوصله این نوشتار نگنجد اما اهمیت جزئیاتی که مهر شما را پای خانه میزنند و نمایی از هویت و شخصیتتان هستند اصلا و هرگز دست کم نگیرید! از آنها بیشتر بدانید و به آنها بیشتر بپردازید.
ما میگوییم وقتی قرار است خانهای طراحی کنی اول از همه خودت از ظاهر و باطنش حظ بصری روحی ببر؛ وقتی تو کیفش را بکنی ناخودآگاه انرژی خوشیات را در سراسر خانهای که نه متراژش که ماهیتش مهم است پخش و پلا کردهای؛ آنوقت هر کس دیگری هم قدم به خانهات بگذارد این انرژی را جذب میکند و فارغ از تفاوت سلیقهها جذب انرژی داخل خانهات میشود.
خانه جای توست، میتواند نمایانگر حرفهات باشد، بازتابی از روزهایی که در عبور زمان گذراندهای، منعکس کننده خلقیات و روحیاتت، نمایی از نگاهت به زندگی که شاید در قالب قاب عکسهای منحصر بفردی که با عکسهای خانوادگی روی دیوار جا خوش کردهاند خودش را نشان میدهد. دو بیت شعری که روی بوم زدهای و نگاهت به کل زندگی را معنی میکنند؛ رنگهایی که استفاده کردهای و روحیه مبارز و جنگجو یا آرام و صلحجو، چه بسا شاد و شاید هم تودار تو را علنی میکنند.
خانه تو قرار است تصویری عینی باشد از نگاه، سلایق و علایقت. بنابراین کپی برداری از سیاق دیگر طراحیها که شاید در خانههای دیگران دیده باشیم یک اشتباه بزرگ در استفاده از دکوراسیون منزلی باشد که صاحبش فکر و دیدگاه متفاوتی از دکوراسیون غالب خانهاش دارد.
در کلیات که همان ضروریات هر خانهای هستند همه ما وجوه اشتراکی داریم اما در پرداختن به جزئیات میتوان با شخصیسازی برای هر خانهای هویتی مستقل و البته منطبق با سبک زندگی صاحبش تعریف کرد. در همین مورد است که اهمیت اکسسوارها چند برابر میشود. تابلوهایی که روی دیوار میروند، آباژوری که گوشهای از خانه مینشیند و کوسنهایی که ظاهر مبلمان را رونق تازهای میدهند، گلدانهایی که اطراف خانه دلربایی میکنند، کتابخانهای که یک گوشه با اقتدار ایستاده و خودنمایی میکند، روتختی که صبح تا شب نظم را به اتاق خواب تحمیل کرده، کاغذ دیواری با المانهایی از هر آنچه علاقه شماست و خلاصه هر وسیله دیگری در قالب اکسسوارهای خانه میتوانند این شخصیسازی را برای شما به بهترین نحو ممکن انجام دهند؛ خانه را برایتان جایی کنند دلنشین، خاص خودتان و همان موطن امن و امانی که پیشتر دربارهاش گفتیم.
حالا با علم به همه اینها دوباره تصور کنید؛ در را باز میکنید و داخل میشوید. در را پشت سرتان میبندید و نگاهتان میافتد به بومهای روی دیوار که در ورودی خانه زدهاید، شاید یکی از خوشترین لحظهها و تصاویر زندگیتان روی آنها ثبت شده باشد که مختص شماست تا هر بار که از در وارد میشوید آن لبخند جادویی، همان که انرژی خوش شما را در گوشه گوشه خانه پخش میکند روی لبهایتان ظاهر شود. یادتان میآورد که زندگی همیشه روی خوش هم دارد حتی اگر همین امروز یکی از سختترین اوقات زندگیتان را پشت سر گذاشته باشید. بعد میروید داخل ماگ محبوبتان چای یا قهوه میریزید، میروید روی مبل لم میدهید، لابهلای کوسنهای گرم و نرم، پایتان را روی پاف مقابلتان میگذارید و زیر نور دلنشین آباژور همه خستگیهای روزتان را میدهید به دست فراموشی تا برای همیشه با خودش ببرد به ناکجا آباد؛ شاید حواستان نباشد اما دقیقا همین لحظه ساده است که دارید از خانهتان کیف میکنید در حالیکه دقیقا نمیدانید این احساس آرامش از کجا میآید! کمی دقت کنید، حواستان را جمع کنید، به صدای آرامش گوش کنید، به صدای خانه، به صدای هر آنچه با دقت برای تبدیل کردن این خانه به بخشی جدایی ناپذیر از هویتتان جمع کردهاید. اینجا خانه شماست، با طراحی و ایدههایی منحصر به خودتان، با فکری پشت سرش که این خانه را برای شما شخصی کرده. جایی متعلق به شخص خودتان!